بعضیها فکر میکنن رابطهی خوب، رابطهایه که در اون بحث و اختلافی وجود نداره یا به ندرت اتفاق میافته. درصورتیکه کیفیت رابطه وابسته به تعداد بحث و دعواها نیست؛ عامل تعیین کنندهی کیفیت رابطه اینه که طرفین چطور اختلافها رو بین خودشون حل میکنن و با تفاوتها کنار میان. /۱
رابطهای که توش بحث و اختلاف وجود نداشته باشه، یعنی حداقل یکی از طرفین داره از بحث فرار میکنه. مثلا ممکنه دعوا کردن رو معادل تموم شدن رابطه ببینه. پس ترجیح میده سکوت کنه و تو خودش بریزه. ولی چنین سکوت کردنهایی منجر به فاصلهی احساسی میشه که برای روابط کشنده است. /۲
وجود بحث و اختلاف در روابط طبیعیه. پارتنرها دو آدم با روحیات و ارزشهای فردی متفاوتن. اختلافها به اونها این فرصت رو میده که متوجه تفاوتهاشون بشن و همدیگه رو بهتر بشناسن. البته این به این معنی نیست که دائم دعوا کنن؛ بلکه اگر بحثی پیش اومد، ازش فرار نکنن. /۳
بعضی از مشکلات میتونن منجر به تموم شدن رابطه بشن، اگر در مورد خط قرمزهای افراد باشن. مثلا یکی از پارتنرها بچه بخواد و دیگری نه. یا مشکلاتی سر مسائل اعتیاد و… پیش بیاد. ولی معمولا اختلافها در روابط از این جنس نیستن. /۴
کتاب اختلاف در روابط رو دو نوع میدونه: - اختلافهایی که حل میشن: مثلا کی برن خرید، یا چطور برنامه سفر رو بچینن و… - اختلافهایی که حل نمیشن؛ که بخاطر تفاوت روحیات پارتنرها هستن - وقتشناسی، مرتب بودن، نحوه برخورد با خونوادههای همدیگه و… /۵
نزدیک به ۷۰٪ از اختلافهای روابط حلنشدنی هستن. کتاب میگه این موارد نه تنها جای نگرانی ندارن، بلکه اتفاقا همینها باعث نزدیکتر شدن افراد میشن. چنین اختلافهایی به اونها یادآوری میکنه تفاوتهای طرف مقابلشون رو متوجه بشن و از زاویه دید اون هم به قضایا نگاه کنن. /۶
اگه پارتنرها همه چیز رو از زاویه دید خودشون ببینن و تلاش نکنن تفاوتهای طرف مقابل رو درک کنن، سر این اختلافها کلافه میشن. این اختلافها، چون حلنشدنی هستن، بارها تکرار میشن و این کلافگی کم کم تبدیل به کینه میشه. این بزرگترین عامل خراب شدن روابطه. /۷
اونهایی که روابط موفقی دارن، لزوما همه اختلافها رو بین خودشون حل نکردن. بلکه یاد گرفتن با این اختلافها زندگی کنن، یا راهکارهایی پیدا کنن که برای هر دو نفر جواب بده. مهمتر اینکه، اونها متوجه تفاوتهای همدیگه شدن و یکدیگه رو همونطور که هستن، بدون تلاش برای تغییر، پذیرفتن. /۸
در همه روابط، بحث و اختلاف پیش میاد، و اتفاقا یک رفتار سالم و طبیعیه. افرادی که در حل اختلاف ماهر هستن، یاد گرفتن که آرامش خودشون رو حفظ کنن؛ حتی وقتی بهشون حمله میشه، تمرکزشون روی احساس و نیازهای طرف مقابلشون باقی میمونه و در حالت تدافعی نمیرن. /۸
ولی این موارد در تئوری راحت هستن. در عمل، وقتی حرارت بحث بالا رفت (یا دست روی چیزی گذاشته شد که برای ما تحریکآمیز بود) به راحتی ممکنه همه این نکات رو فراموش کنیم. بجاش سعی کنیم نشون بدیم حق با ماست، طرف مقابل رو قضاوت و سرزنش کنیم، بدجنسی نشون بدیم و… /۹
حتی اگه بحث بالا گرفت و تبدیل به دعوا شد، باز هم برای گفتگوی سازنده و درک تفاوتها دیر نیست. پارتنرها میتونن بعدا و در آرامش در مورد اون صحبت کنن؛ بدون سرزنش کردن دیگری، نوبتی از زاویه دید خودشون شرایط رو توضیح بدن، احساسشون رو بگن، و مسئولانه حرف طرف مقابل رو هم بشنون. /۱۰
بهترین زمان برای تمرین اینکه چطور با اختلافها باید کنار اومد، در زمان آرامشه، و نه وسط بحث و دعوا. به همین دلیل، دِیت دوم به همین موضوع اختصاص داره؛ - ما چطور به هم شبیه هستیم؟ و کجاها با هم فرق داریم؟ - اگر این تفاوتها باعث اختلاف شدن، چطور میتونیم باهاش کنار بیایم؟ /۱۱
کتاب ۲۵ موضوعی که آدمها میتونن با هم متفاوت باشن (با توجه به شخصیتهای مختلف) رو معرفی میکنه. میگه اینها رو نگاه کنید و اون مواردی که براتون مهم هستن رو با خودتون سر قرار ببرید. ببینید نقاط مشترک و تفاوتهاتون چیها هستن؟ راهحل شما برای حل اختلافها چی ان؟ /۱۲
نویسندهها توصیه میکنن این دِیت در یک جای آروم و نسبتا خصوصی باشه. مثلا پارک، ساحل، یا یک کافه یا رستوران دنج؛ که با آرامش بتونید در مورد شباهتها و تفاوتهاتون حرف بزنید، و اختلافهایی که حلنشدنی ان و قراره باهاشون زندگی کنید رو متوجه بشید. /۱۳
خلاصه، - از بحث و اختلاف دوری نکنید. دوری کردن از بحث و اختلاف در نهایت منجر به فاصلهی عاطفی میشه. - داشتن بحث و اختلاف در رابطه نه تنها بد نیست، بلکه طبیعی و سالمه. اتفاقا میتونن باعث نزدیکی پارتنرها بشن. /۱۴
- دو-سومِ اختلافها در روابط حل شدنی نیستن. افراد یاد میگیرن با اونها زندگی کنن. - هدف اصلی در بحثها این نیست که ثابت کنید حق با شماست و اون اشتباه میکنه. - هدف اصلی در هر بحث و اختلاف اینه که متوجه تفاوتهاتون بشید و راهکاری پیدا کنید که برای هر دو جوابگو باشه. /۱۵ و پایان