اینکه فرشته مهربون روی توی کارتون سیاه پوست گذاشتن نشان از پلن بلند مدت امریکا داره. رشد جمعیت و توسعه زیرساختها در آفریقا سریعه. بخش بزرگی از آینده اقتصاد دنیا جنگ سر آفریقاست و این چیزا بخشی از تقویت قدرت نرم و ایدئولوژیک برای ورود راحت تر غرب به آفریقاست. /
چین ابدا این ظرفیت و قدرت نرم رو نداره. تهش میخواد زیرساخت رو بسازه اما توسط مردم پس زده میشه. اگر در هم تنیدگی و حس برابری نژادی تو غرب بیشتر نشه، آینده بلند مدت نه تنها غرب که جهان تاریک میشه. بچهها باید از این سن پایین پذیرش تنوع نژادی رو داشته باشن برای قدرت آینده
این ماجرا خیلی ربطی به مسائل اخلاقی شاید نداشته باشه. وقتی سهم سرمایه گذاری های رسانهای اینقدر گسترده و هماهنگ میشه، قضیه برمیگرده به برگشت سرمایه و قدرت اقتصادی آینده.
نگاه به ترندهای جمعیت، نشون میده آفریقا در معرض یک انفجار جمعیته. از طرفی شاخص های سلامت بهبود چشمگیر داشتن، کلی از بیماریهای واگیر با واکسیناسیون ریشه کن شدن و زیرساختها در حال توسعه است. دو کانون جمعیتی در اتیوپی و در نیجریه، یک کانون در آفریقای جنوبی و جمعیت زیاد مصر .../
توسعه بنادرشون، ارتباط بیشتر با امریکای جنوبی و احتمال دور خوردن کانال پاناما که برای امریکا حیاتیه از طریق مسیر جایگزین زمینی در آمریکای جنوبی از سائوپائولو به بنادر شمالی شیلی، همه و همه نشون میدن ارزشهای فرهنگی و اخلاقی باید برای تنگناهای ژئوپلیتیکی وارد عمل بشن و .../
مهمترین ارزشی که لیبرالیسم داره و روش مانور میده که چین زیرساختش هم نداره، همین برابری نژادی و جنسیتیست که بارش رو پروگرسیوها به دوش میکشن این بار. این افکار ترویج و حمایت میشن چون میتونن با ایجاد در هم تنیدگی ایدئولوژیک و فرهنگی، ما رو از آینده تاریک تسلط چینیها دور کنند/
مهم نیست که امریکا ضعیف بشه یا افول کنه، مهم اینه که ارزشهای لیبرالیسم در مجموع چنان به هم زنجیر بشن که حتی اگر چین قدرت اول اقتصادی جهان شد، با زنجیرهای توزیع شده و پراکنده از کشورهای متحد و با ایدئولوژی یکسان لیبرال مواجه بشه از این منظر، این انیمیشنها و سریالها رو باید دید
ارزشهای فرهنگی و دینی، برای پر کردن نقصها و پلنهای ژئوپلیتیک زاده و تقویت میشن. عامل انسانی، اینجاست که از طریق رهبری، نخ تسبیح تنگناها و قید و بندهای جغرافیا میشه تا بازی رو تغییر بده. #رشتوج #لیبرالیسم
نمونه دیگهاش رو در سیاستگذاری شرکتها در حوزه منابع انسانی میشه دید. اهمیت تنوع بخشی یا همون دایورسیتی با استخدام حداقل سهمیهای از نژادهای مختلف میشه دید. حتی میشه دید که گاهی سهمیه تنوع افراد رو که قبلا بهشون بیماری اتلاق میشد مثل اوتیستیک یا مدلهای دیگه رو لحاظ میکنن /
یا چیزایی شبیه پرچم رنگین کمانی، همه و همه این برتری رو ایجاد میکنند که هرکس با هر طبیعتی که زاده شده فرصت رشد داشته باشه. طبق نوشتههای قبلیم، از دل این تنوعها، آشوب یا chaos به وجود میاد که ریشه و زیرساخت تولید خلاقیته. چیزی که از ارکان در لبه تکنولوژی ماندن جوامع لیبراله
اگر روزی براتون سوال بود که چرا لیبرالیسم لبه تکنولوژی مونده، جدا از ریشههای ژئوپلیتیک اولیه ماجرا که جرد دایموند شرح داده، حفظ تنوع و آزادی فردی بر اساس ترویج ارزشهای فردیت محور، باعث شده نخبگان دنیا همه مثل جریان آب از بالای آبشار به پایین، به سمت کشورهای غربی سرازیر بشن
حتی مخالفان غرب هم در غرب زندگی میکنند و از غرب نقد میکنند و هیچکدام جرات برگشت به کشور خودشون رو ندارن. این پایبندی به اصول لیبرالیسم ضامن رشدشونه و هزینههاش هم میپردازند برای سود بلند مدت.
اما مهمترین سوال اینجاست: پاشنه آشیل این مدل کجاست؟ اگر از پروفایل دیگرم، مبحث consistency vs completeness رو خوونده باشید، میدونید که اگر این سیستم کامل باشه ناپایداره، کجا میشه این ناپایداری رو کنترل کرد؟ حلقه مفقوده کجاست؟
در قالب یک مقاله بلند یا یک ویدئو، به زودی، عجیبترین پاسخ ممکن به این سوال را خواهم داد. منتظر باشید.
حالا من میگم تحلیلهام شبیه اثر هنریه، ناراحت میشن. هنره دیگه فرمول نداره اینطور نگاه کردن. راهش هم جز کلیشه زدایی در مغز نیست